تدوین بودجه در کسب و کار

تدوین بودجه در کسب و کار

تدوین بودجه یک فرآیند مهم در مدیریت مالی است که به کسب و کارها کمک می کند تا درآمد و هزینه های خود را به دقت برنامه ریزی کنند. بودجه به عنوان یک نقشه راه مالی عمل می‌کند و به مدیران اطلاعات کلان و دقیقی درباره وضعیت مالی فعلی و آینده کسب و کار ارائه می‌دهد.

تدوین بودجه به کسب و کار این امکان را می‌دهد که با دقت به منابع خود برنامه ریزی کند و در مسیر صحیح به سوی اهداف مالی خود حرکت کند. این یک ابزار قدرتمند برای مدیریت مالی و ایجاد شفافیت در مسائل مالی کسب و کار است.

در زیر توضیحاتی در مورد تدوین بودجه آورده شده است:

۱. شناخت اهداف:

شناخت اهداف یکی از مراحل مهم در تدوین بودجه است، زیرا هر بودجه باید با اهداف کلان و استراتژی های کسب و کار هماهنگ شده باشد. در ادامه، توضیحاتی درباره شناخت اهداف در تدوین بودجه آورده شده است:

  • تطبیق با استراتژی کلان:

     

    برای تدوین بودجه، ابتدا باید استراتژی کلان کسب و کار شناخته شود. این استراتژی‌ها ممکن است شامل گسترش بازار، توسعه محصولات یا خدمات، کاهش هزینه ها و یا دیگر هدف ها باشد. بودجه باید با این استراتژی ها همخوانی داشته باشد.

  • تعیین هدف های مالی:

     

    برای هر دوره زمانی (مثلاً یک سال) هدف های مالی مشخص شوند. این هدف ها ممکن است شامل درآمد ناخالص، سود خالص، نقدینگی، سهامداران، یا دیگر متغیر های مالی باشد. بر اساس این هدف ها، بودجه باید طراحی شود.

  • تعیین هدف های عملیاتی:

     

    هدف های عملیاتی نشان دهنده اقدامات مشخص و نحوه دستیابی به هدف های مالی هستند. این ممکن است شامل افزایش تولید، بهبود کیفیت محصولات، کاهش هزینه ها، بهبود فرآیند ها و ساختار های کسب و کار باشد.

در نهایت، هدف از شناخت اهداف در تدوین بودجه این است که اطمینان حاصل شود که منابع مالی به بهترین شکل ممکن تخصیص یافته و استراتژی ها و اهداف کسب و کار با تصمیمات مالی هماهنگی دارند.

۲. جمع‌ آوری داده ها:

داده ها اطلاعاتی هستند که به شما این امکان را می دهند تا تصمیم های بهتری در خصوص تخصیص منابع مالی و مدیریت مالی کسب و کارتان بگیرید. در زیر توضیحاتی درباره جمع‌ آوری داده ها در تدوین بودجه آورده شده است:

  • شناخت منابع درآمدی:

     

    جمع آوری دقیق اطلاعات درباره منابع درآمدی کسب و کار ضروری است. این ممکن است شامل فروش محصولات یا خدمات، درآمد از سهام، قرارداد های همکاری، یا هر منبع دیگری باشد.

  • تحلیل هزینه ها:

     

    داده های مربوط به هزینه های مختلف باید جمع آوری شوند. این شامل هزینه های ثابت و متغیر، هزینه های تولید، بازاریابی، تبلیغات، حقوق و دستمزد و دیگر هزینه های مرتبط با فعالیت های کسب و کار است.

  • شناخت تاریخچه مالی:

     

    مراجعه به داده های مالی گذشته کسب و کار برای درک بهتر عملکرد مالی و الگوی درآمد و هزینه ها اهمیت دارد. این داده ها می توانند به عنوان پایه ای برای تخمین درآمد ها و هزینه های آینده استفاده شوند.

  • آنالیز بازار و رقبا:

     

    داده های مربوط به بازار و رقبا برای تخصیص منابع بهتر و برنامه ریزی استراتژیک، حیاتی هستند. اطلاعاتی از قبیل اندازه بازار، روند رشد صنعت، وضعیت رقبا و نقاط قوت و ضعف آنها می تواند مفید باشد.

  • پیش بینی تقاضا و فروش:

     

    جمع آوری داده های مربوط به تقاضا و پیش بینی فروش در آینده به شما کمک می‌کند تا بهترین تصمیمات را در خصوص تولید و موجودی های محصولات بگیرید.

  • شناخت عوامل محیطی و قانونی:

     

    آگاهی از تأثیرات عوامل محیطی و تغییرات قانونی بر کسب و کار، امکان اجتناب از ریسک‌ها و بهره‌ وری بیشتر را فراهم می‌ کند.

  • استفاده از نرم افزار های مدیریت مالی:

     

    استفاده از نرم افزار های مدیریت مالی و بودجه ریزی می تواند به شما در جمع آوری، سازماندهی و تحلیل دقیق داده ها کمک کند.

جمع آوری داده های کامل و دقیق در تدوین بودجه به کارآفرینان و مدیران کمک می‌ کند تا تصمیمات مستند و اثر بخش تری را اتخاذ کنند و به بهبود عملکرد مالی کسب و کار بپردازند.

۳. تعیین درآمد:

تعیین درآمد به شما کمک می‌کند تا به درستی منابع مالی را تخصیص دهید و به طور دقیق تر بتوانید هزینه ها و فعالیت های کسب و کار را برنامه ریزی کنید. در زیر، مراحلی برای تعیین درآمد در تدوین بودجه آورده شده است:

  • شناخت بازار و مشتریان:

     

    برای تعیین درآمد، شما نیاز دارید تا بازار خود و مشتریان را به دقت بشناسید. مطالعات بازار، نظرسنجی ها و تحقیقات بازار می توانند به شما کمک کنند تا میزان تقاضا و توقعات مشتریان را درک کنید.

  • تخمین حجم فروش:

     

    بر اساس شناخت بازار و مشتریان، تخمینی از حجم فروش خود را برآورد کنید. این شامل تعداد واحد های محصول یا خدماتی است که قصد دارید به فروش برسانید.

  • قیمت گذاری:

     

    مشخص کنید چه قیمتی برای محصولات یا خدمات خود قرار می دهید. قیمت گذاری باید با بازار، رقبا و ارزش افزوده ارائه شده توسط شما هماهنگ باشد.

  • پایداری درآمد:

     

    به دنبال پایداری درآمد باشید و در نظر بگیرید که چگونه می توانید مشتریان را حفظ کنید و به نوآوری در محصولات یا خدمات بپردازید.

  • تعیین منابع درآمد:

     

    شناسایی منابع درآمدی که می توانند به کسب و کار شما کمک کنند. این ممکن است از فروش مستقیم، اشتراک، تبلیغات، یا سایر منابع باشد.

  • مدیریت پروسه های فروش:

     

    مطالعه و بهینه سازی پروسه های فروش برای افزایش بهره وری و تسهیل در تحقق اهداف درآمدی.

  • پیش بینی و اصلاح:

     

    برنامه ریزی برای پیش بینی تغییرات در بازار و اصلاح برنامه های درآمدی بر اساس این تغییرات.

تعیین درآمد نقطه اساسی در تدوین بودجه است، اما مهم است که این تخمینات با تحلیل دقیق بازار و داده های واقعی همراه باشند. همچنین، توجه به مدیریت هزینه ها و بهینه سازی فرآیند ها نیز در افزایش سودآوری کسب و کار مؤثر است.

۴. تعیین هزینه ها:

تعیین هزینه ها نقش مهمی در مدیریت مالی کسب و کار ایفا می کند. در زیر توضیحاتی در مورد مراحل و موارد مهمی که در تعیین هزینه ها باید مد نظر قرار گیرد، آورده شده است:

  • شناسایی هزینه های ثابت و متغیر:

     

    هزینه ها را به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم کنید. هزینه های ثابت تغییر نمی کنند، برخی از مثال‌ها شامل اجاره، حقوق پرسنل مدیریت و غیره هستند. هزینه های متغیر با تغییر در حجم فعالیت ها تغییر می کنند، مثل مواد اولیه، نیروی کار تولید و غیره.

  • تحلیل و تخمین هزینه ها:

     

    برای هر بخش از کسب و کار، تخمین بزنید که هزینه ها چگونه تغییر می کنند. بررسی کنید که چه عواملی می توانند تاثیرگذار بر هزینه ها باشند و چگونه می توانید این تغییرات را مدیریت کنید.

  • شناسایی هزینه های ضروری و غیر ضروری:

     

    تمامی هزینه ها را بررسی کرده و تفکیک کنید که هرکدام از آنها ضروری یا غیر ضروری هستند. در شرایط مالی محدود، ممکن است لازم باشد برخی از هزینه ها را کاهش دهید یا حتی حذف کنید.

  • پیش بینی هزینه های جدید:

     

    پیش بینی کنید که در دوره های آینده چه هزینه های جدیدی به وجود می آید یا تغییر می کند. مثلاً در صورتی که نیاز به گسترش کسب و کار یا افزایش نیروی کار دارید، هزینه های مرتبط با این تغییرات چه مواردی هستند.

  • شناسایی ریسک ها و احتمال افزایش هزینه ها:

     

    به شناخت ریسک های ممکن و احتمال افزایش هزینه ها توجه کنید. این ممکن است شامل تغییرات در بازار، نوسانات قیمت ها، مسائل قانونی و سایر عوامل باشد.

  • تطابق با استراتژی کسب و کار:

     

    هزینه ها باید با استراتژی کلان کسب و کار هماهنگ باشند. به این ترتیب می توانید اطمینان حاصل کنید که منابع مالی به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار می گیرند.

  • پایش و ارزیابی مداوم:

     

    هزینه ها باید به صورت مداوم پایش شوند و در صورت نیاز، تصمیماتی برای بهینه سازی و مدیریت بهتر هزینه ها اعمال شوند.

تعیین هزینه ها به عنوان یک قسمت از فرآیند تدوین بودجه، نیازمند دقت و تحلیل دقیق است. این کار به مدیران کسب و کار کمک می کند تا منابع خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کرده و به اهداف مالی و عملکردی که تعیین کرده اند، دست یابند.

۵. مدیریت هزینه ها:

موفقیت در مدیریت هزینه ها به کسب و کار این امکان را می دهد که با دقت، با منابع خود برخورد کند و به بهبود عملکرد مالی و افزایش سود برسد. در ادامه، مراحل مهم مدیریت هزینه ها در تدوین بودجه آورده شده است:

  • شناسایی و طبقه بندی هزینه ها:

     

    هزینه های کسب و کار را شناسایی کنید و آن ها را به دسته بندی های مختلف تقسیم کنید. این دسته بندی ممکن است شامل هزینه های ثابت و متغیر، هزینه‌های تولید، بازاریابی، فروش، نگهداری و مدیریت شود.

  • تعیین اهمیت هزینه ها:

     

    ارزیابی کنید که هر هزینه چقدر اهمیت دارد و چگونه بر عملکرد کلی کسب و کار تأثیر می گذارد. این اطلاعات به شما کمک می کند تا در اولویت بندی هزینه ها و تخصیص منابع مالی به بهترین شکل ممکن عمل کنید.

  • تعیین هزینه های ضروری و اختیاری:

     

    هزینه های ضروری که برای ادامه فعالیت کسب و کار لازم هستند را از هزینه های اختیاری که می توانند موقتاً کاهش یابند تفکیک کنید. این اقدام به شما این امکان را می دهد که در شرایط مالی متغیر، به بهترین نحو از منابع خود استفاده کنید.

  • پیش بینی هزینه ها:

     

    برآورد کنید که هر هزینه در آینده چقدر خواهد بود. این پیش بینی ها به شما این امکان را می دهد که مطمئن شوید منابع مالی کافی برای پوشش هزینه های آینده موجود است.

  • مقایسه با بودجه:

     

    هزینه های پیش بینی شده را با بودجه مقایسه کنید. اگر هزینه ها به نسبت بیشتری، نسبت به بودجه پیش بینی شده باشند، باید اقدامات تصحیحی را انجام دهید.

  • استفاده از تکنیک های مدیریت هزینه:

     

    از تکنیک های مدیریت هزینه مانند مذاکره با تامین کنندگان، بهینه سازی فرآیند ها، کاهش اضافی هزینه ها و بهره وری از منابع، بهره ببرید.

  • پایش و ارزیابی مداوم:

     

    هزینه ها را به صورت مداوم پایش کنید و اطمینان حاصل کنید که تحقق اهداف کسب و کار با استفاده از منابع مالی بهینه انجام می‌ شود.

مدیریت هزینه ها به عنوان یک فرآیند پویا و مداوم، نقش اساسی در موفقیت مالی کسب و کار ایفا می‌ کند و به کمک تدوین بودجه، کسب و کار را در مسیر صحیح حرکت می‌ دهد.

۶. تخصیص بودجه:

تخصیص بودجه به معنای اختصاص دادن و تعیین مقدار مالی به هر بخش از کسب و کار است تا اهداف عملیاتی و مالی مورد نظر، به دست آیند. این فرآیند مهم در تدوین بودجه به صورت دقیق و هوشمندانه صورت می گیرد. در زیر توضیحاتی در مورد تخصیص بودجه در تدوین بودجه کسب و کار آورده شده است:

  • شناسایی اولویت ها:

     

    در ابتدا، باید اهداف و اولویت های کلان کسب و کار شناسایی شوند. این ممکن است شامل توسعه محصولات، بازاریابی، بهبود عملکرد عملیاتی، یا سایر اولویت ها باشد.

  • تخصیص بودجه به اهداف استراتژیک:

     

    بودجه باید به گونه ای تخصیص داده شود که با استراتژی های کلان کسب و کار همخوانی داشته باشد. به عبارت دیگر، هر بخش از بودجه باید به اندازه کافی برای پشتیبانی از اهداف استراتژیک اختصاص یابد.

  • تعیین منابع مالی:

     

    برنامه ریزی بر اساس منابع مالی موجود و منابعی که ممکن است فراهم شوند انجام می شود. این شامل درآمد از فروش، سرمایه گذاری ها، وام ها، یا سایر منابع ممکن می شود.

  • تخصیص بودجه به بخش های مختلف:

     

    بر اساس اولویت ها و اهداف، باید بخش های مختلف کسب و کار شناخته شده و برای هر بخش مقدار بودجه تعیین شود. این بخش ها ممکن است شامل تولید، بازاریابی، فروش، پشتیبانی مشتریان، تحقیق و توسعه، منابع انسانی و سایر بخش ها باشند.

  • پیش بینی هزینه ها:

     

    بر اساس اهداف و فعالیت های هر بخش، هزینه های مربوطه پیش بینی شود. این شامل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم، هزینه های ثابت و متغیر، هزینه های پرسنلی، مواد اولیه، و دیگر هزینه هاست.

  • مانیتورینگ و کنترل:

     

    پس از تخصیص بودجه، فرآیند مانیتورینگ و کنترل مستمر لازم است. برنامه ریزی باید تازه شده و با پیشرفت کسب و کار هماهنگ شود. در صورت نیاز، تغییراتی در تخصیص بودجه اعمال شود.

توجه داشته باشید که تخصیص بودجه یک فرآیند پویایی است و ممکن است نیاز به تغییرات در طول زمان داشته باشد. مهم است که این تغییرات با تغییرات در محیط کسب و کار و استراتژی های آن هماهنگ باشد.

۷. پیش بینی نقدینگی:

نقدینگی به میزان پول نقد (نقدینه) اشاره دارد که کسب و کار می تواند در دسترس داشته باشد. پیش بینی نقدینگی در تدوین بودجه به کسب و کار این امکان را می دهد که میزان پول مورد نیاز برای ادامه فعالیت ها، پرداخت بدهی ها، و مدیریت عملیات را به درستی مشخص کند. در زیر توضیحاتی درباره مراحل و اهمیت پیش بینی نقدینگی در تدوین بودجه آورده شده است:

  • شناخت منابع و کاربرد های نقدینه:

     

    مشخص کنید منابع نقدینه شما از کجا می‌آید؛ آیا از فروش، سرمایه گذاری، یا وام‌ها؟ معین کنید چگونه قصد دارید از این منابع نقدینه استفاده کنید؛ برای پرداخت بدهی ها، سرمایه گذاری در توسعه، یا دیگر اهداف.

  • پیش بینی درآمد ها:

     

    برآورد کنید چقدر درآمد از فروش یا خدمات در آینده توقع دارید. در نظر بگیرید هرچه پیش بینی درآمد ها دقیق تر باشد، نقدینگی بهتری برآورده می شود.

  • تخمین هزینه ها:

     

    هزینه های مختلفی که برای اداره کسب و کار شما وجود دارد را برآورد کنید. این شامل هزینه‌های ثابت و متغیر، پرداخت به پرسنل، هزینه تولید، هزینه بازاریابی و سایر هزینه ها می شود.

  • پیش بینی سرمایه گذاری ها:

     

    اگر قصد دارید در آینده سرمایه گذاری کنید (مثلاً توسعه خط تولید یا ورود به بازارهای جدید)، مقدار و زمان انتظار برای این سرمایه گذاری ها را در نظر بگیرید.

  • پیش بینی دوره های دریافت و پرداخت:

     

    برنامه ریزی کنید که چگونه پرداخت ها و دریافت های مالی در طول زمان انجام می شوند. این شامل فاصله زمانی بین دریافت درآمد از مشتریان و پرداخت به تامین کنندگان و کارکنان می‌ شود.

  • برآورد بدهی ها:

     

    مشخص کنید که چقدر بدهی در آینده قرار است پرداخت شود. این شامل اقساط وام ها، پرداخت به ارائه دهندگان و هر نوع بدهی دیگر است.

  • تدوین گزارش های نقدینگی:

     

    اطلاعات فوق را در قالب گزارش های نقدینگی جمع آوری کنید تا بتوانید به صورت ماهانه یا فصلی پیشرفت و تغییرات را پیگیری کنید.

پیش بینی نقدینگی کمک می کند تا در کسب و کار، بهترین تصمیمات را در مورد مدیریت منابع مالی، جلب سرمایه، و مدیریت ریسک های مالی بگیرد. این اطلاعات اهمیت بسیاری در برنامه ریزی و اجرای استراتژی های مالی دارند.

۸. مانیتورینگ و تجزیه و تحلیل:

پس از تدوین بودجه، مرحله مهمی که به آن باید توجه شود، مانیتورینگ و تجزیه و تحلیل بوده و این فرآیند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مرحله اجازه می دهد تا بروزرسانی های لازم بر اساس عملکرد واقعی کسب و کار اعمال شود و تصمیمات جهت بهبود کسب و کار اتخاذ شوند. در زیر توضیحاتی درباره مانیتورینگ و تجزیه و تحلیل در تدوین بودجه آمده است:

  • مانیتورینگ:
    • پایش مداوم:

       

      باید به‌طور مداوم عملکرد مالی و عملیاتی کسب و کار را پایش کنید. این شامل رصد درآمد، هزینه ها، و سایر شاخص های مالی است.

    • تطابق با بودجه:

       

      بررسی کنید که عملکرد واقعی چقدر با بودجه مطابقت دارد. اگر تفاوت هایی وجود دارد، دلایل آن را شناسایی کرده و تصمیمات اصلاحی اتخاذ کنید.

  • تجزیه و تحلیل:
    • تحلیل علت و معلول:

       

      اگر تفاوت ها بین عملکرد و بودجه وجود دارد، باید تحلیل کنید که این اختلافات از کجا ناشی شده اند. آیا به دلیل تغییر در بازار، عملکرد تیم، یا سایر عوامل متغیر است.

    • شناسایی نقاط قوت و ضعف:

       

      تجزیه و تحلیل دقیق بر عملکرد مالی کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف کسب و کار شناسایی شود و به افزایش بهره وری و بهبود عملکرد کمک کند.

    • تصحیح بودجه:

       

      در صورت لزوم، بودجه را بروزرسانی کنید. اگر تغییرات ناگهانی رخ داده است یا اطلاعات اولیه ناکافی بوده اند، بودجه را بر اساس اطلاعات جدید تصحیح کنید.

  • بروزرسانی استراتژی:

     

    اطلاعات حاصل از مانیتورینگ و تجزیه و تحلیل ممکن است نیاز به بروزرسانی استراتژی کسب و کار داشته باشد. در صورت نیاز، استراتژی را با توجه به تجربیات و داده های جدید بروز کنید.

  • ارتباط با تیم مدیریت:

     

    اطلاعات به دست آمده را با تیم مدیریت به اشتراک بگذارید. این ارتباط کمک می کند تا همه اعضای تیم در جهت بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف مشترک همکاری کنند.

با توجه به مانیتورینگ و تجزیه و تحلیل مداوم، کسب و کار قادر خواهد بود تا به صورت فعال به تغییرات در محیط خارجی و داخلی پاسخ دهد و به بهبود عملکرد و مدیریت بهینه منابع مالی دست یابد.

۹. تنظیمات و بروزرسانی:
  • تنظیمات بودجه:

تنظیمات بودجه به معنای تخصیص دقیق منابع مالی به هر بخش از کسب و کار است. این مرحله شامل تعیین دقیق میزان سرمایه گذاری در هر فعالیت و بخش از کسب و کار است. برخی از نکات مهم در تنظیمات بودجه عبارتند از:

  • تخصیص منابع به اولویت ها: اولویت بندی بخش ها و فعالیت ها بر اساس اهمیت و تأثیر آنها بر هدف های کلان.
  • انعطاف پذیری: ایجاد امکان تغییر در تنظیمات بودجه به تناسب با تغییرات در بازار، فناوری و شرایط اقتصادی.
  • بروزرسانی بودجه:

بر طبق تغییرات در محیط کسب و کار و اقتصاد، بودجه نیاز به بروزرسانی دارد. این شامل تغییرات در درآمد مورد انتظار، هزینه ها، و تعیین مجدد اولویت ها می شود.

بروزرسانی بودجه باید به صورت دوره ای انجام شود. مثلاً هر سه ماه یا هر شش ماه یکبار، به تجزیه و تحلیل عملکرد گذشته و تغییرات آتی بپردازید. درصورتی که هدف ها و استراتژی های کلان تغییر کنند، بودجه نیاز به تطابق با این تغییرات دارد.

بروزرسانی بودجه به کسب و کار این امکان را می دهد که با تغییرات در داخل و خارج از سازمان سازگار باشد و بهترین استفاده از منابع مالی را داشته باشد. این همچنین برای مدیران اطلاعات دقیق تری در مورد عملکرد مالی فعلی کسب و کار فراهم می کند و امکان اتخاذ تصمیمات بهینه تر در مورد منابع و استراتژی های مالی را فراهم می کند.

۱۰. تعیین شاخص ها:

این شاخص ها به شما کمک می کنند تا عملکرد مالی و عملیاتی کسب و کار را مانیتور کرده و از تحولات در طول زمان آگاه شوید. در زیر، توضیحاتی درباره تعیین شاخص ها در تدوین بودجه آورده شده است:

  • تعیین شاخص های عملیاتی:
    • شاخص های عملیاتی نشان دهنده عملکرد و بهره وری در حوزه های مختلف کسب و کار می باشند. برخی از مثال های شاخص های عملیاتی شامل:
      • تولیدی: میزان تولید در یک دوره زمانی.
      • فروش: تعداد و ارزش کل فروش ها.
      • بهره وری: بهره وری منابع انسانی و فیزیکی.
      • کیفیت: درصد محصولات با کیفیت.
  • تعیین شاخص های مالی:
    • شاخص های مالی نشان دهنده وضعیت مالی کسب و کار هستند. برخی از مثال های شاخص‌های مالی عبارتند از:
      • درآمد نا خالص: مجموع درآمد حاصل از فروش.
      • سود خالص: درآمد نا خالص منهای هزینه ها.
      • نقدینگی: در دسترس بودن نقدینگی جهت پوشش هزینه ها.
      • بهای سهام: ارزش سهام شرکت در بازار سرمایه.
  • تعیین شاخص های استراتژیک:
    • این شاخص ها معمولاً به استراتژی های کلان و اهداف بلند مدت اشاره دارند. مثال هایی از شاخص های استراتژیک شامل:
      • سهم بازار: درصد بازاری که شرکت تصاحب می کند.
      • نوآوری: تعداد و ارزش نوآوری ها و محصولات جدید.
      • رضایت مشتریان: میزان رضایت مشتریان از محصولات یا خدمات.
      • پایداری مالی: توانایی شرکت در حفظ پایداری مالی در طول زمان.

تعیین این شاخص ها به کسب و کار این امکان را می دهد که عملکرد خود را با اهداف و استراتژی های خود مقایسه کند و در صورت نیاز برنامه های تصحیحی ایجاد کند. همچنین، این شاخص ها برای تصمیم‌گیری های استراتژیک و تحلیل موقعیت کنونی و آینده کسب و کار بسیار مفید هستند.